زرین پاتوق

تفریحی و سرگرمی

زرین پاتوق

تفریحی و سرگرمی

غرور عبادت سوز

روزى حضرت عیسى (ع) از صحرایى مى‏گذشت. در راه به عبادت‏گاهى رسید که عابدى در آن‏جا زندگى مى‏کرد. حضرت با او مشغول سخن گفتن شد. در این هنگام جوانى که به کارهاى زشت و ناروا مشهور بود از آن‏جا گذشت.
وقتى چشمش به حضرت عیسى (ع) و مرد عابد افتاد، پایش سست شد و از رفتن باز ماند و همان‏جا ایستاد و گفت: خدایا من از کردار زشت خویش شرمنده‏ام. اکنون اگر پیامبرت مرا ببیند و سرزنش کند، چه کنم؟ خدایا! عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر.
مرد عابد تا آن جوان را دید سر به آسمان بلند کرد و گفت:
خدایا! مرا در قیامت با این جوان گناه‏کار محشور مکن.
در این هنگام خداى برترین به پیامبرش وحى فرمود که به این عابد بگو:
ما دعایت را مستجاب کردیم و تو را با این جوان محشور نمى‏کنیم، چرا که او به دلیل توبه و پشیمانى، اهل بهشت است و تو به دلیل غرور و خودبینى، اهل دوزخ.
 
منبع:
غزالى، محمد، کیمیاى سعادت، ج 1، ص

دنیای کار نکردن

دنیای کار نکردن
 
‫به تازگی از دختر یکی از دوستام پرسیدم که وقتی بزرگ شدی میخوای چیکاره بشی؟
نگاهم کرد وگفت که میخواد رئیس جمهور بشه.
دوباره پرسیدم که اگه رئیس جمهوربشی اولین کاری که دوست داری انجام بدی چیه؟
جواب داد: به مردم گرسنه وبی خانمان کمک میکنه.
بهش گفتم : نمیتونی منتظر بمونی که وقتی رئیس جمهور شدی این کارروانجام بدی، میتونی ازفردا بیای خونه ی من وچمن ها رو بزنی، درخت ها رو وجین کنی و پارکینگ رو جا رو کنی. اونوقت من به تو 50دلارمیدم وتورومیبرم جاهایی که بچه های فقیرهستن وتومیتونی این پول روبدی بهشون تا برای غذا وخونه ی جدید خرج کنن.
مستقیم توی چشمام نگاه کردوگفت:
«چرا همون بچه های فقیررونمیبری خونه ات تا این کارها روانجام بدن وهمون پول روبه خودشون بدی؟»
نگاهی بهش کردم وگفتم به دنیای سیاست خوش اومدی!!